ضعف تجربه عملیاتی زمینه ساز ورشکستگی
به گزارش مجله هاستفا، در فضای استارت آپی عادت بر این است که از موفقیت ها بگوییم تا امیدمان به آینده را زنده نگه داریم، اما اشتباه بزرگی است که شکست گذشتگان را به فراموشی بسپاریم و از تجارب گذشتگان بهره مند نشویم.
به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از Ecomotive.ir، برای این منظور اقدام به جمع آوری تجربیات مجموعه ای از استارت آپ های ناپیروز نموده ایم تا شاید مرور سرگذشت ناکام ایشان زمینه ای باشد برای پیروزیت استارت آپ های نوپای جامعه استارت آپی ایران.
داستان شکست استارت آپ Digg
Digg یک گردآورنده خبر بود که در صفحه نخست سایت خود، اخبار جذابی را از حوزه های گوناگون (علم، سیاست و ...) دسته بندی می کرد و در اختیار کاربران قرار می داد. آخرین نسخه این سایت، 31 جولای 2012 راه اندازی شد تا قابلیت پشتیبانی از به اشتراک گذاری داده ها را در دیگر پلت فرم های اجتماعی از قبیل توییتر و فیس بوک داشته باشد.
این سایت خبری که به کاربران امکان رای دادن به محتوا را می داد، بسیار محبوب بود و در سال 2012 تعداد بازدید های منحصربه فرد ماهانه آن در آمریکا، حدود 8/ 3 میلیون برآورد می شد، به گونه ای که حتی موجب ایجاد شبکه های اجتماعی با قابلیت های مشابه از جمله ردیت شد.
جولای 2012، در پی تغییرات و بازسازی های بحث برانگیز در شرکت، موسسان آن از مجموعه جدا شدند و در ادامه Digg در سه بخش برند Digg، وب سایت و فناوری آن به مبلغ 500هزار دلار به مالک فعلی اش یعنی بتا وورکز فروخته شد. این درحالی بود که در یک مقطع در سال 2008، ارزش سایت 160 میلیون دلار برآورد شده بود.
اما چه اتفاقاتی در این مدت افتاد تا ناگهان Digg تا این مقدار سقوط کند؟ مهم ترین رویداد، تولد شبکه های اجتماعی قدرتمندی مثل فیس بوک و توییتر بود که به کاربران خود امکان این را می داد لینکی را به دوستانشان ارسال نمایند، سپس دوستانشان به راحتی روی لینک کلیک نموده و پس از نظردادن، دوباره آن را به جای اول ارسال می کردند. همین شبکه ها موجب افت تعداد بازدیدنماینده های Digg شدند. اما در همین مدت، رقیب Digg؛ یعنی ردیت سیر صعودی بازدیدهایش را تجربه می کرد.
دلیل پیشی گرفتن ردیت، تغییرات بحث برانگیز یادشده در سال 2012 بود، از جمله تغییراتی در طراحی سایت که کاربران را از ویژگی های دلخواه شان دور نموده و با پیچیدگی و دشواری در یافتن اطلاعات روبرو می ساخت. علاوه بر این، امکان برقراری ارتباط مستقیم میان کاربران را از آن ها سلب می کرد. همین تغییرات، موجب ریزش مخاطبان Digg، و روی آوردن آن ها به شبکه های اجتماعی رقیب، مثل ردیت شد.
البته سایت Digg، اشکالاتی هم داشت. از جمله اینکه واقعا دموکراتیک نبود. یک نفر می توانست چند حساب کاربری ایجاد کند یا به لطف داشتن دوستان بسیار، مطلب خود را به صدر اخبار رسانده و در صفحه نخست جای بگیرد. یا حتی گروهی از کاربران می توانستند به دلیل مخالفت سیاسی یا سلیقه ای، با دادن نمره منفی به یک داستان، آن را دور از چشم نگه دارند.
باگ هایی از این دست از اعتبار سایت کم می کرد. Digg برای حل این مسائل، اشتباه عظیم تری نموده و با حذف امکان ارسال لینک به دوستان، کاربران را به توییتر و فیس بوک ارجاع داد. به این ترتیب، با برون سپاری شبکه اجتماعی خود، قدرت را رسما به شبکه های دیگر تفویض کرد.
داستان شکست استارت آپ KiOR
شرکت کیور در سال 2007، به طور مشترک به وسیله استارت آپ های هلندی به نام بیواکون و کاسلا ونتوریز راه اندازی شد. هدف از تاسیس این شرکت، تجاری سازی فرآیند بیواکون در تبدیل مستقیم ضایعات کشاورزی به زیست-نفت بود؛ ترکیبی از مولکول های کوچک هیدروکربن که می توانند در پالایشگاه های نفت، به سوخت هایی مثل گازوئیل یا بنزین تبدیل شوند.
به ادعای کیور، این فرآیند نسبت به دیگر شیوه های فراوری زیست -سوخت، مزیت هایی دارد: کاتالیز غیرسمی، مقرون به صرفه بودن نسبی، استفاده از زیرساخت های پالایش سوخت و انتقال که درحال حاضر موجود است و فراوری سوخت پاک که می تواند در موتور های فعلی مورد استفاده قرار گیرد.
کیور صاحب کارخانه ای بود که با هدف کارآفرینی برای صد ها نفر و با آرمان فراوری انرژی پاک و سوخت تجدیدپذیر، کار خود را شروع نموده و نماد نسل آینده زیست- سوخت ها شده بود. این بلندپروازی تا حد زیادی مرهون تفکر سرمایه گذار عظیم آن وینود کاسلا (تاجر و سرمایه گذار کارآفرین هندی آمریکایی) و میلیون ها دلاری بود که او در این راه خرج کرد. به گفته همه، این شرکت بیش از 600 میلیون دلار هزینه کرد تا در زمانی کوتاه 3/ 2 میلیون دلار عایدی داشته باشد.
کیور شرکت مهمی برای کاسلا بود. شخصی که مجله فورچون در سال 2000 او را پیروز ترین سرمایه گذار خطرپذیر همه دوران ها خواند.
کاسلا میلیارد ری بود که در عرصه های خاص و نادر سرمایه گذاری می کرد. او می خواست سرمایه گذاری عظیمی روی انرژی های پاک انجام دهد. کاسلا صد ها میلیون دلار را روی بیش از 10 شرکت زیست-سوخت و زیست-شیمی هزینه کرد. او بر این باور بود که: ما می توانیم بیشتر نیازمان به بنزین در 25 سال آینده را با زیست-توده رفع کنیم. اشخاص رده بالایی در رسیدن به این آرمان، در مقام مشاور یا سرمایه گذار به کیور اضافه شدند، از جمله کاندولیزا رایس، تونی بلر و بیل گیتس.
کمبود کارکنان دارای تجربه عملیاتی واقعی یکی از ایرادات مهمی بود که شرکت را با مسائلی روبرو کرد؛ در سال 2013 تجهیزات کیور در می سی سی پی فراوری زیست-سوخت را متوقف کردند و فشار های بیرونی از جمله بدتر شدن فضا برای سرمایه گذاری روی فناوری های سبز و سقوط شدید بهای نفت، فرایند سقوط شرکت را تسریع کرد. در نهایت کارخانه در سال 2014 اعلام ورشکستگی کرد.
بازرسی ها از این شرکت نشان می دهد که کیور در اعلام حجم فراوریات خود اغراق نموده و سرمایه گذاران را به اشتباه انداخته است. کاسلا و دو تن از مدیران شرکت متهم به گمراه کردن سرمایه گذاران درمورد حجم فراوریات، دست بردن در داده های تکنیکی برای عظیم جلوه دادن دستاورد های تجاری شرکت و فریب دادن وام دهندگان هستند چراکه قصد داشتند به ادامه تامین سرمایه خود از این راه ادامه دهند.
امروزه بسیاری از استارت آپ های زیست-سوختی که کاسلا ونچرز از آن ها حمایت می کرد، بسته شده یا به بهای اندکی فروخته شده اند، بعضی هم تغییر کاربری داده و محصولات شیمیایی و زیست-پایه فراوری می نمایند.
منبع: فراروabanhome.com: گروه ساختمانی آبان | برای اجرای یک طرح بازسازی مقرون به صرفه با کارشناسان گروه ساختمانی آبان مشورت کنید