امید و آینده امید: اولی کمرنگ، دومی نامعلوم

به گزارش مجله هاستفا، فرشاد کاس نژاد ، فدراسیون فوتبال بدون حضور یک مربی کاریزماتیک مثل کی روش، همان رفتاری را با تیمش خواهد داشت که با تیم امید بروز داده.

امید و آینده امید: اولی کمرنگ، دومی نامعلوم

فرشاد کاس نژاد ، تیم امید از سمبل های ناامیدی در فوتبال ایران است. اگر روزی روزگاری بخواهیم بدانیم چرا فوتبال ایران آرزوهای بزرگی را جستجو نمی کند، عملکرد تیم امید در 4 دهه اخیر برای شناسایی دلایل ناکامی ها کافی به نظر می رسد و الگوی تمام عیار برای آنالیز هاست. همه زوایای یک ناکامی، ساز و کار و دلایل پیدا و پنهانش همین جاست، وسط تمام معرکه های تیم امید.

از یک مثال آغاز کنیم، از شباهت یک سیاق در مدیریت تیم امید توسط دو رئیس فدراسیون، هم کفاشیان و هم تاج. هر دو برای تیم امید پیمانکار پیدا کردند تا هزینه های تیم امید روی دوش فدراسیون نباشد و حتی مسئولیت ها نیز بین پیمانکار و فدراسیون تقسیم گردد. در هر دو قرارداد پیمانکاری حمید استیلی نقش داشت، بار اول با همراهی علنی حبیب کاشانی و بار دوم بدون همراهی علنی کاشانی و با مدیریت استیلی. نتیجه هم تا اینجا معلوم نیست. بی حرف و بی هیچ بحثی همه چیز شفاف است، ناکامی و سومدیریت. هر دو با هم.

آن شکست مصلحتی تیم امید مقابل میانمار برای فرار از رویارویی با کره جنوبی و شکست در پروژه شکست مصلحتی را که فراموش نکرده اید. پیامد کاشتن بذر ترس، درو کردن ناکامی در بازی های آسیایی بود. بعدها تیم امید در راه المپیک نیز با کیفیت فنی نازلی مرحله اول انتخابی را پشت سر گذاشت تا نوروز تیم امید هم جذاب نباشد.

آنچه این بار در تیم امید، هم در بازی های آسیایی و هم در راه المپیک تکرار شده یا تکرارش قابل پیش بینی است، فقط ناکامی نیست. بلکه یک حکایت تکراری ست. این تکرار حکایت ها از تکرار هر شکستی هولناک تر است.

فدراسیون فوتبال هرگز نتوانست برای تیم امید ساختار مدیریت پیروزی را طراحی کند و کادر فنی تیم امید به انتخاب فدراسیون و با اضافه کاری های حمید استیلی در تکمیل کادر، هرگز برش دار نبود و نمایی از یک کادر فنی امیدوارکننده و مستقل نداشت. آن مانورهای استیلی روی نیمکت تیم امید یا انتخاب دستیاران بدون دخالت سرمربی و همه و همه نشان می داد که مدیریت این تیم چه نگاه نازلی به پروژه اش دارد. اما این تیم یک پروژه نبود، امید یک فوتبال بود و هست.

آنچه بر تیم امید گذشته را مقایسه کنید با آنچه بر تیم ملی در دوران کارلوس کی روش می گذشت. فاصله کیفیت مدیریت دو تیم فاحش است و این تفاوت ها را در روش بسیار متفاوت کرانچار و کی روش ببینید. این نکته بیش از هر چیزی نشان می دهد که فدراسیون فوتبال بدون حضور یک مربی کاریزماتیک مثل کی روش، همان رفتاری را با تیمش خواهد داشت که با تیم امید بروز داده. این نشانه را فارغ از شیفتگی ها یا کینه های معروف نسبت به کی روش ببینید. آن وقت به نتیجه خوبی درباره عملکرد فدراسیون فوتبال نمی رسید.

فردای تیم امید هم روشن نیست. کار کرانچار در تیم امید تمام شده است اما انتخاب سرمربی جدید برای فدراسیون به یک چالش تبدیل شده، همان فدراسیونی که در انتخاب سرمربی تیم ملی نیز نمی تواند خود را در یک انتخاب، پیروز و جدی نشان دهد. کرانچار از روزی که در تیم امید زیر بار تصمیمات دیگران رفت، دیگر شباهتی به یک سرمربی نداشت و باید می دانست که کارش به این روزها می رسد. تیم امید با او سرنوشت خوشی نداشت و حالا آینده ای نامعلوم پیش روی تیم امید است، بی هیچ نشانی از تصمیم و جدیت در تصمیم.

منبع: ایران ورزشی
انتشار: 27 تیر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: host-fa.ir شناسه مطلب: 130

به "امید و آینده امید: اولی کمرنگ، دومی نامعلوم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "امید و آینده امید: اولی کمرنگ، دومی نامعلوم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید